menusearch
elmopazhoheshnews.ir

نقش معلم در تحول آموزشی: اهداف، راهبردها و راهکارها

جستجو
جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ | ۲:۳۹:۰
۱۴۰۱/۵/۸ شنبه
(6)
(0)
نقش معلم در تحول آموزشی: اهداف، راهبردها و راهکارها
نقش معلم در تحول آموزشی: اهداف، راهبردها و راهکارها

ارسالی کاربران

نقش معلم در تحول آموزشی: اهداف، راهبردها و راهکارها

شهروند خبرنگار

حسین عزیزی نژاد*

امروزه در آستانه قرن بیست و یکم با توجه به سطح انتظارات افکار عمومی نسبت به بروندادهای فعلی نظام تعلیم و تربیت کاستی های قابل توجهی احساس می‌شود. از طرفی تغییرات سریع به وجود آمده در عرصه های مختلف و تغییر نیازمندی های جامعه، همگی بازنگری در فرایند آموزش و پرورش را ضرورت بخشیده است. در نگرشی سریع به آموزش و پرورش برای جلب اعتماد عمومی، تربیت معلم شایسته مطرح است. بنابراین پرداختن به برنامه آموزشی که بخشی از آن به معلمان خلاق و شایسته اختصاص داشته باشد اجتناب ناپذیر است (پرویزیان، 1385). در واقع، نقش معلم در توسعه فرهنگی و اجتماعی بر کسی پوشیده نیست. وظیفه آموزش و پرورش است که کودک را هم در بعد فردی شایسته بار آورد تا به صفات خوب انسانی مجهز شوند و هم او را به عضوی مؤثر در جامعه تبدیل سازد تا فردی مفید برای دیگران باشد. این نکته را باید مورد تأکید قرار داد که نه تنها فرد جدا از گروه اجتماعی خود نمی‌تواند پرورش یابد، بلکه باید همان کسی که هست بشود و در هر مرحله ای از پیشرفت که قرار دارد از تأثیر متقابل میان خودش و محیط اجتماعی اش برخوردار باشد و نامتعارف بار نیاید (افتخار، 1392).

معلم باید بر اساس بازه زمان، اهداف، اقدام و راهکار متناسب برای خود نقشه راه داشته باشد. این نقشه می‌تواند مجموعه ای از مقدمات (شامل ثبات شغلی و طی موفقیت آمیز مراحل مهارت آموزی، توانایی کلاسداری، مطالعه مطالب آموزشی و استفاده از تجارب همکاران)، به کارگیری شیوه های متناسب آموزش، مطالعه مداوم و شرکت در کارگاه های آموزشی، تدوین شیوه های مؤثر آموزشی بر اساس یادداشت تجارب در کلاس، ارائه ایده ها و تجارب ابتکاری و کارآمد، به کار گیری پژوهش و شیوه های تحقیق، شرکت در مسابقات و گردهمایی ها، بررسی همه جانبه شرایط، مقتضیات و نیازهای آموزشی جدید و... را در بر داشته باشد.

در تعیین اهداف باید نیازهای دانش آموزان و نیازهای جامعه، تفاوت های فردی و شکوفایی استعدادهای متفاوت، انعطاف پذیری برنامه های درسی و تأکید بر نقش معلم و اولیای دانش آموزان، تلاش در جهت تکمیل و ارتقای توازن و جامعیت محتوای آموزشی، تلاش در جهت تنوع در تدریس و ارائه تکالیف متناسب و جلب مشارکت دانش آموزان به منظور بهره برداری از ظرفیت و توانایی و شکوفایی استعداد آنان مورد توجه قرار گیرد.

باید تلاش کرد تا به صورت گام به گام با در نظر گرفتن تجارب و جستجو و تحقیق، زمینه کشف راه های تدریس و آموزش و یادگیری بهتر و مؤثرتر در ابعاد و مؤلفه های ارزشمند اخلاقی، رفتاری، گفتاری، علمی و فکری که همانا درونی کردن ارزش ها و هنجارها، مشارکت جمعی و نوآوری بر اساس روش های کارآمد و انطباق با علایق و نیازها، رشد و استعدادهای دانش آموزان را در بطن خود دارد مهیا شود. باید دغدغه علم آموزی و پیشرفت و پیشتازی علمی، ترغیب فراگیران نسبت به حل مسائل و مشکلات، قانونمداری و هنجارمندی در اولویت قرار گیرد (شیرکرمی، 1397).

بهترین برنامه ها در بستری از تلفیق موضوعات و مباحث نظری با جنبه های کاربردی و عملی و تلفیق آموزش و پرورش رسمی و غیررسمی و در نهایت تلاش برای تحقق انسان سازی جامع قابل تحقق است. امروزه مسأله انسان سازی در أکثر کشورهای جهان به شکل جامع و کامل تحقق نیافته است، به طور مثال بسیاری از کشورهایی که موفق به درونی سازی (ایجاد باور) و اجرای مؤلفه های حقوق شهروندی و اجتماعی شده اند اما از ابعاد دیگری نظیر اخلاق و رفتار و تفکر غفلت کرده اند و یا دست کم در این زمینه ها دچار نواقصی هستند. این نواقص با عوامل دیگری در ارتباط است که از جمله آن فرهنگ و تاریخ و رویه ها، برنامه ها و اقدامات گذشته آن جامعه قابل بحث و بررسی است. برنامه ای که شامل محتوا و درونمایه های مورد بحث باشد در سطوح مختلف اعم از مقدماتی، ابتدایی، متوسطه و عالی قابل پیگیری است. در دوره ابتدایی، می‌توان مراحل پرسش گری، علاقمندسازی، علم و آگاهی، اقدام و اجرا را مطرح نمود (همان)؛ در این راستا می‌توان به ترغیب دانش آموزان نسبت به تفکر و پرسش گری و علاقمند شدن به جستجوگری و کسب علم و دانش نسبت به امور و پدیده ها، محوریت یافتن قانون و برابری، تلاش و کوشش و کسب موفقیت که تربیت دانش آموزان پژوهنده و فکور را شامل می‌شود همت گماشت و آموزش چگونه زندگی کردن، چگونه کار کردن، چگونه فکر کردن و ... را مورد توجه قرار داد.

منظور از راهبرد یا استراتژی تهیه نقشه برای مجموعه ای از اقدامات در جهت دستیابی به اهداف است. امروزه معلمان باید هم به فرایندهای ذهنی مؤثر در یادگیری خود و هم به چگونگی تحقق یادگیری در دانش آموزان خود آگاهی داشته باشند. منابع و امکانات و وسایل، مطالعه و بررسی، استفاده از تجربه دیگران و افزودن بر تجربه خود، کاربرد رویکردها و روش های آموزشی، تدریس مشارکتی و بهره برداری از ظرفیت های کلاس، مدیریت تعاملات کلاسی، پژوهش در یادگیری، آموزش اصلاحی و مبتکرانه و متناسب با توانمندی دانش آموزان از ضروریات تدریس مؤثر می‌باشند. مرور، خلاصه کردن، دسته بندی مطالب، مثال آوری و نظارت و ارزشیابی، از راهبردهای آموزشی مؤثر می‌باشند. خط مشی ها در بردارنده برنامه ها و سیاست ها هستند و باید در راستای تدوین محتوا، ارزش ها و توازن و تعالی انسانی باشند تا شرایط و بستر تحقق تربیت معنوی و اخلاقی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را فراهم نمایند.

 اگر برنامه های آموزش و پرورش در جهت تحقق تربیت انسانی در ابعاد اعتقادی، ملی و اجتماعی باشد، باید آموزش مهارت های زندگی، حقیقت جویی، مردم داری، وطن دوستی، تفکر، تعمق، تحقیق، نقادی، نوآوری و خلاقیت، نگاه به جلو، تاب آوری، وفق پذیری، یادگیری مداوم و نیازسنجی را در دستور کار قرار داد.

فرایندهای جهانی بیش از پیش به سمت خرد جمعی و تشکیل اجتماعات رسمی و غیررسمی پیش می‌رود و ارتباطات هر روز گسترده تر خواهد شد. هم زمان با گسترش و پیشرفت تکنولوژی ها و ماشینی تر شدن زندگی انسان، رفته رفته بر عمق و گسترش فعالیت های ذهنی و جسمی بشر افزوده می‌شود. با وجود تأثير تکنولوژی بر فردگرایی، جهان امروز به شکل یک دهکده اطلاعاتی در آمده که در آن انسان ها از هر قوم و نژادی دست کم از نظر فکری و ذهنی به سمت اشتراک دانش ها و تجارب و هم گرایی پیش می‌روند. مجموعه عوامل مذکور به رشد سریع علم می‌انجامد که جستجوی راه حل های متنوع و مؤثری برای حل مشکلات بشری و تسهیل پیشرفت اقتصادی، اجتماعی و صنعتی را در پی دارد و نقش آموزش و پرورش در این بین بسیار حائز اهمیت است (شیرکرمی، 1397).

با توجه به سرعت تغییر و تحولات و خصوصا با وجود ظهور تکنولوژی های جدید در چند دهه اخیر، برنامه ریزی برای آینده با پیچیدگی هایی مواجه است. درصد بالایی از دانش آموزانی که هم اکنون در مدارس ابتدایی تحصیل می‌کنند، در بزرگسالی در مشاغلی به فعالیت خواهند پرداخت که شاید اکنون هیچ کسی از آن اطلاع دقیقی ندارد. از این رو تربیت برای آینده و پیش بینی و برنامه ریزی برای آن قدری دشوارتر از گذشته شده است و در برنامه ریزی ها و پیش بینی ها گذشته از فرایندها و نیازهای داخلی، همچنین شرایط بین المللی و جهانی را نیز باید به دقت مورد مطالعه و نیاز سنجی قرار داد.

امروزه نقش آموزش و پرورش در ابعاد مختلف تربیتی و تأثیر آن بر اخلاق، رفتار، گفتار، عملکرد، ارتباطات و... بر کسی پوشیده نیست. لازم است که آموزش و پرورش مؤلفه های توسعه و رشد اجتماعی، فعالیت اقتصادی، انصاف و قانون مداری، خلاقیت و نوآوری، نقادی و بیان گفتاری و نوشتاری را در محتوا، اهداف، روش ها، برنامه ها و برنامه ریزی ها دنبال کند و تلفیق محتوای رسمی و غیررسمی و آموزش همه جانبه، جامع و عمومی را در دستور کار قرار دهد. اینکه آموزش و پرورش با دیگر ابعاد اجتماعی، اقتصادی، روانشناسی و... در ارتباط تنگاتنگی است، یک واقعیت غیر قابل انکار است. آیا مسئولیت پذیری، وجدان کاری، قانون مداری و... با وضعیت تربیتی فرد در گذشته و حال در ارتباط نیست ؟ برای تدوین هر برنامه و گام های آن، نخست باید از وضع موجود آموزش و پرورش، نقاط قوت و ضعف، امکانات و محدودیت ها و نیازها آگاهی لازم را کسب نمود (همان).

حرکت به سمت توسعه پایدار و جامع، مستلزم طراحی برنامه های درسی در بعد اهداف، محتوا، روش های ارزشیابی و به کارگیری وسایل و امکانات آموزش بر اساس پیش بینی و برنامه ریزی دقیق است و با استفاده درست از شیوه های تشویقی در راستای تربیت دانش آموز پژوهنده و خلاق، می‌توان به کار آمدی آموزش و پرورش امیدوار بود. اما چگونه می‌توان در راستای شکوفایی و کارآمدی تعلیم و تربیت حرکت کرد؟ از مشکلات امروز جامعه ما، عدم هم گرایی سازنده و عدم توجه به اشتراک معارف جمعی و نیز عدم تحقق شایسته سالاری است. تعصب های نابجا و سیاست زدگی موجب نادیده گرفتن استعدادها و دوباره کاری در برنامه ها و تحمیل هزینه های سنگین به جامعه می‌شود.

راهکارهای علمی و عملی را می‌توان در جهت ارتقای حرفه ای نیروی انسانی و نیز آموزش و تدريس مطلوب و کارآمد به کار گرفت که در نهایت به ارتقای کارایی و کیفیت کاری می‌انجامد. به منظور به کارگیری شیوه های متناسب آموزش، ارتقای توانایی های دیداری، بیانی و نمایشی، توانایی مشکل گشایی و ارائه ایده ها و تجارب ابتکاری و کارآمد آموزشی و افزودن بر تجارب حرفه ای خود لازم است تا راهکارها و اهرم های متناسب را در جهت تحقق اهداف و رویه ها به کار گرفت.

- ما در عصر انفجار اطلاعات و گسترش ارتباطات و دنیایی مملو از رقابت در عرصه های مختلف به سر می‌بریم و آموزش و پرورش بیش از گذشته بر حال و آینده جامعه اثرگذار است. بنابراین باید عناصر مختلف آن در حیطه سیاست ها و برنامه های آموزشی و درسی اعم از اهداف، محتوا، روش ها و ارزشیابی همواره مورد بازبینی و به روزرسانی قرار گیرند.

- کودکان مدت زیادی از وقت خود را در خانه و محله و در تعامل با خویشاوندان سپری می‌کنند. قطعاً تأثیر جنبه غیر رسمی در تربیت بسیار سرنوشت ساز است. مدرسه و خانواده باید در تعامل نزدیک باشند و گسترش آموزش و پرورش و برگزاری کلاس های هم فکری و آموزشی در ابعاد غیررسمی در جهت هماهنگی و تمرکز بر محتوای آموزشی و بهره برداری از همه ظرفیت ها برای آموزش عمیق و کاربردی بسیار ارزشمند و اثرگذار است.

- امروزه تأمین هزینه مالی برای انجام پژوهش های نوآورانه در هر سازمانی یک اصل اساسی محسوب می‌شود.

- توجه و اهتمام به مسأله نخبه پروری، ترجیح تخصص محوری بر گروه بازی، جستجوی مؤلفه های پیشرفت و برنامه ریزی برای آن از نیازهای اساسی جامعه امروز ماست.

- استفاده از ظرفیت های متنوع آموزشی اعم از تدوین و انتقال تجارب بزرگان و نیز اختصاص یک روز باز در ماه برای ارائه و نمایش کاردستی ها، خطاطی و سایر تولیدات دانش آموزان افزایش دانش و آگاهی و انگیزه دانش آموزان را در بر دارد.

- داشتن طرح درس جامع که از آغاز تا پایان کلاس تداوم داشته باشد و شامل شروع کلام، حضور و غیاب، ارزشیابی، اهداف کلی، جزئی و رفتاری، ارائه توضیحات و استفاده از وسایل کمک آموزشی، پرسش های هدفمند حين تدریس، کاربرد بحث و نمایش و ارائه تکليف متناسب در جهت یادگیری عمیق توصیه می‌شود.

- به منظور تسهیل آموزش و همچنین کاربردی ساختن آن، با ارائه موضوعات و طرح مسائل اقتصادی، اجتماعی، اخلاقی و... نظير تشویق دانش آموزان به تعبير علائم رانندگی و مطالعه رسید خرید از مغازه می‌توان آنان را به سمت تفکر و خلاقیت و آشنایی مقدماتی با مشاغل و خدمات و وظایف اعضای آنها ترغیب نمود، به طور مثال با تعیین یک تکلیف می‌توان دانش آموزان را برای تهیه گزارش در این زمینه ها ترغیب نمود.

 

شهروند خبرنگار

*دکتری مدیریت سیستم ها و مدرس دانشگاه

نظرات کاربران
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

بستن
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

0 نظر